رو نوشت

می نویسم تا بنویسند نوشت از دلش یک رو نوشت

رو نوشت

می نویسم تا بنویسند نوشت از دلش یک رو نوشت

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

سرکوب کنید چون منتقد است

بسمه تعالی

در فضای مشوش و پر هیاهوی دانشجویی کشور چند وقتی است مساله برخورد با اقای مطهری نماینده ی مردم تهران در شیراز بحث اول محافل دانشجویی شده است از این رو بر خود لازم دانستم در حد توان چند نکته را متذکر شوم

نکته اول محکوم کردن رفتار بسیار نا درست در برابر سخنرانی قانونی اقای مطهری است.

متاسفانه در دهه ی چهارم انقلاب هنوز شاهد سرکوب افرادی هستیم که از نظر سیاسی با اختلاف نظر دارند و این بدین معناست یا بعد از گذشت 35 سال از انقلاب هنوز راه چگونه گی برخورد با سلایق سیاسی را نمیدانیم یا حرفی برای گفتم نداریم و بدین منظور در برابر صحبت .فریاد میزنیم

در همین خصوص شهید مطهری در سخنی میفرمایند:

{به دلیل همین ازادی ها بود که اسلام توانست باقی بماند.اگر در صدر اسلام در جواب کسی که میگفت من خدا را قبول ندارم بزنید و بکشید امروز دیگر اسلامی وجود نداشت اسلام به این دلیل باقی مانده است که با شجاعت و صراحت با افکار مختلف مواجه شده است}

بسیار ناگوار و نا خوشایند است که عده ای با این گونه رفتار هم جمهوریت نظام را زیر سوال میبرند و هم بازی باخته ی حریف را به برد تبدیل میکنند و عامل پبیروزی حریف میشوند.

نکته ی دوم

به حتم برخی از اظهار نظر های جناب مطهری عمدتا در جانب داری از سران فتنه و نادیده گرفته خساراتی که فتنه گران به کشور و نظام وارد کردند قابول قبول نیست

اما این برخورد ها نباید به بگونه ای باشد که با فتنه گران برخورد میشود.بطور کلی باید بین جریان منتقد معاند مرز بندی قائل شد.و نباید فضای جامعه به گونه ای باشد که منتقد را معاند معرفی کنیم و همان برخوردی که با معاند داریم با منتقد نیز داشته باشیم که در صورت فضای جامعه

به فضایی ایستایی و بدون تحرک تبدیل میشود و جامعه از حضور منتقدین که یک امر اساسی و حیاتی است محروم می شود

نکته ی سوم

از تبعات این گونه برخورد ها ایجاد فضایی دو قطبی در جامعه و نسبت دادن مصداق هایی به این افراد است .عده ایی که ما هم نظر هستند میشوند یاران انقلاب و عده ای که با ما اختلاف نظر دارن می شوند معاند نظام .

این دو قطبی سازی ها و مصداق سازی ها زمینه ساز فتنه است که گاها منجر به تکه تکه شدن افکار عمومی جامعه می شوند و بار ها مقام معظم رهبری در این باره تذکراتی داده اند و هنوز مورد توجه قرار نگرفته است.

نکته ی چهارم

رعایت اخلاق سیاسی مهمترین رکن در سیاست است که کماکان موضل این روز های حناح های سیاسی است به گونه که برای تخریب جناح مقابل دست به هر وسیله ای میزنند و معلو نیست تا کی باید شاهد این این بد اخلاقی های سیاسی باشیم و بازخورد این گونه رفتار برای عموم مردم باشند وضربه ی این سیاسی کار ها را آن ها بخورند

حضرت آقا در کلامی میفرمایند:

(اگر سیاست از اخلاق و معنویت جدا شد .آن وقت ان سیاس ورزی میشود یه وسیله برای کسب قدرت به هر قیمت .برای کسب ثروت برای پیش بردن کار خود در دنیا)

طبق این گفتار عدم رعایت اخلاق در سیاست موجب ساخت دنیا و ویرانی اخرت میشود

نکته پنجم

دخالت برخی از چهره های عمدتا سیاسی منتسب به جناح ها در فضای دانشگاه ها است که یکی از دلایل بروز چنین اتفاقاتی می باشد به گونه ای این افراد قدرت تحلیل و تصمیم را از دانشجو گرفته و به جای دانشجو تصمیم میگیرند.

و دانشجو به مانند وسیله ای میشوند برای به ثمر نشستن اهداف جناح های سیاسی و در هر مورد اگر فردی با این چهره ها و جناح اختلاف نظر داشت از دانشجو به عنوان سرکوب گر و اگر اختلافی نبود از دانشجو به عنوان مشوق استفاده میشود.

نکته ی ششم

فعال تر کردن کرسی های آزاد اندیشی و فضایی برای مناظره با حضور همه سلیقه های سیاسی و فکری

و بارها حضرت اقا بر مورد تاکیید کرده اند و در یکی سخنرانی های خود فرمودند

{فکر کنید، بگویید، بنویسید، در مجامعِ خودتان منعکس کنید، آن کرسى‌هاى آزاداندیشى را که من 100 بار ‌ـ‌با کم و زیادش‌ـ تأکید کرده‌ام راه بیندازید و این‌ها را هى آنجا بگویید. این می‌شود یک فضا. وقتى یک فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فکر می‌کنند، همه در آن فضا جهت‌گیرى پیدا می‌کنند، همه در آن فضا کار می‌کنند}

 

که این نشان از نقد صریح و روشن آقا ا ز عدم ایجاد این فضا در دانشگاه است.

نکته ی هفتم

 شناخت اولویت های نظام است و انجام کار های اولویت دار و روی زمین مانده ی نظام است و نباید به گونه ای عمل کنیم که با یک رفتار غلت و ناسنجیده مانع پیشرفت کشور شده و گاها کشور را به عقب برگردانیم. امید وارم با شناخت این اولویت ها دیگر شاهد این گونه اتفاقات نباشیم

و نکته ی اخر به امید روزی که این گفتار (چه نکنیم ها)در جامعه به پایان برسد و به سوی گفتار (چه کنیم )ها بعد از سه دهه از انقلاب حرکت کنیم.

و من الله توفیق.

عمیق تر

عمیق تر ...

چند وفت پیش در دهه ی اول فاطمیه یکی از برادران ارزشی که معمولا این افراد خود را جزو عماریون زمان می دانند حرف جالبی زد.

ایشون گفتند بیایم به حضرت زهرا دوباره سیلی نزنیم ومصداق ایشون برا ی این فعل بسیار جالب بود و عمق تحلیل این برادران بزرگوار را از تحلیل وقایع سطح جامعه و مسایل پیرامون می رساند ایشان فرمودند هر کسی بد حجاب باشه یا خوانواده ی بد حجاب به دختر غیرت نداشته باشد سیلی بد صورت حضرت میزند

برای من خیلی جالب بود کسانی که خود جزو عماریون میدانند اینقدر در شناخت اولویت های امر به معروف و نهی از منکر ضعیف باشند.

اگر به وقایع بد از رحلت پیامبر توجه کنیم مشاهده میکنیم که حضرت از سکوت خواص جامعه در برابر بی عدالتی در مورد حضرت علی ع و عدم توجه به سخن پیامبر دلخور بوده حتی می شود گفت به دلیل شکست این خفقان و بی عدالتی های موجود در جامعه به شهادت رسیدند

چنانچه از خطبه ی فدک می توان برداشت کرد حضرت در برابر امام زمان خود وظایف خود را شناخته و جایگاه خود را درک کرده وتماما مطیع امام خود است.

عدم رعایت شناخت و وظایف خواص از چایگاه خود باعث آن وقایاع شده است.

حال اکنون وظایف ما در برابر امام زمان خود  تنها مبارزه با بد حجاب و بد جحابی است.

و وظیفه ای دیگری بر دوش ما نیست ؟؟

سکوت در برابر تبعیضات موجود و عدم اعتراض به بی عدالتی های درون جامعه به گونه ای که هر روز عده ای فقیر تر و عده ای ثروتمند تر میشوند نمونه ای از عدم پرداخت به مبانی تفکرات اسلام است.

اگر به خطبه ی منای امام حسین ع توجه کنید میبینید  که آن بزرگوار چگونه خواص آن روز های جامعه ی اسلامی را نقد میکند و چگونه سکوت آنها را در برابر ظلم را مساوی با کفر میپندارد

حضرت به خواص آن روز جامعه می فرماید

شما می بایست این ستمگران و فاسدان را نهی از منکر میکردید که نکردید ومصیبتتان از همه بالا تر است...

این عبارت اولویت های امر به معروف شناخته میشوند و معلوم میشود که کجا ها باید بیشتر وقت وهزینه صرف کرد.

یکی از نکات جالب در مورد این سری از ارزشیون این است که اگرمسئله ی  حجاب و بد حجاب درست شود دیگر سردر گم هستند و معمولا کاری برای انجام ندارن.

به امید آن روز که ما به  سخنان رهبرمان گوش به فرا دهیم تا بار دگر علی تنها نماند.

ان شاء الله